انتظار
در انتظار تو در ساحلی نیلگون نشسته ام با هر شمارش موج های ساحلی به انتظار می نشینم
تا یکی از این موج های ساحل خبری از تو برای من آورد
اما افسوس که مروارید های وسنگ های ساحلی هم برای من غبطه می خورند
اما صدایی از دوردست دراین ساحل مرا می خواند که دلم را قرص می کند
همه چیز برای من اسم توست ازچیدمان سنگ های ساحلی وصدف های ساحلی
من همچنان تا وقتی که خبری ازتوبدهند منتظرم
مگر اینکه خبر مرگ تو را به من دهند آنگاست که خودم رو به موج های ساحل میسپارم تا به تو بپیوندم
تا یکی از این موج های ساحل خبری از تو برای من آورد
اما افسوس که مروارید های وسنگ های ساحلی هم برای من غبطه می خورند
اما صدایی از دوردست دراین ساحل مرا می خواند که دلم را قرص می کند
همه چیز برای من اسم توست ازچیدمان سنگ های ساحلی وصدف های ساحلی
من همچنان تا وقتی که خبری ازتوبدهند منتظرم
مگر اینکه خبر مرگ تو را به من دهند آنگاست که خودم رو به موج های ساحل میسپارم تا به تو بپیوندم